در کوچه ای خلوت به دنبال عشق می گشتم عشقی که
تا ابد با من باشد عشقی که بتواند من را درک کند
شاید شما فکر کنید که کوچه ی خلوت فقط برای قصه هایی از
جدایی است ولی نه بعضی از کوچه های
در آن کوچه یک گلی بود که شاخه ای شکسته داشت
گلبرگ های آن پرپر شده بود و جز آه و ناله چیزی
من آن شاخه ی خشکیده را به خانه بردم از او مراقبت کردم
او را در جایی قرار دادم که سرور تمام گلها
شود به آب دادم از خورشید خواستم که بهترین نور خود را
به گل بتاباند تا آن گل شایسته ی سروری گلها را داشته باشد
من از او آن قدر مواظبت کردم گاهی دستم از خارهای آن گل
زخمی میشد ولی با هر رنج و زحمتی بود
حال من آن گل را در گلدان خود نگه داشته ام و او را
همچون خدا میپرستم و او هم با بوی خوش خود
مرا سر مست میکند
در شبی از شبهای دلتنگی از تو می نویسم
تقدیم به تو که عاشقانه دوستت دارم
14219 بازدید
9 بازدید امروز
4 بازدید دیروز
31 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian